محمدر ضا عشوری مقدم: انقلاب تونس را علیرغم مردمی بودن و با وجود اعتراضات گسترده به عملکرد حکومت 23ساله «زین العابدین بن علی» رئیس جمهور فراری این کشور ، بیش از همه میتوان «انقلابی رسانهای» و «انقلابی در رسانه» به شمار آورد.
تلویزیون الجزیره قطر، تنها با گذشت حدود 15 سال از تأسیس آن، امروز توانسته است نقش بسزایی در تحولات سیاسی اجتماعی جامعه عرب ایفا کند. هرچند گزارشهای تاثیرگذار «علیونی» خبرنگار الجزیره در جنگ افغانستان تاثیر بسیاری در شهرت و اعتبار این شبکه داشته ، اما الجزیره طی سالیان اخیر با به چالش کشیدن حاکمیتهای سیاسی عرب اعتبار ویژهای برای خود کسب کرده است. شیو ه پوشش رسانهای رویدادهای سیاسی اخیر تونس، منجر به اولین فرار رئیس جمهور یک کشور عربی در میان فشارها و اعتراضات گسترده مردمی شد. این مدعا به ویژه از آنجا قوت میگیرد که تنها پس از گذشت زمان کوتاهی از فرار «بن علی» معترضان تونسی تابلوهایی در دست داشتند که بر روی آنها عبارت «شکراً للجزیره» نوشته شده بود. آنچه در تونس اتفاق افتاد، نقطه آغاز تغییری ب ود که به طور قطع انعکاس بزرگی در صنعت رسانهای و چگونگی تعامل نظامهای سیاسی به ویژه در جهان عرب با رسانه خواهد داشت. بیهوده نبوده که دولت «بن علی» درست مدتی پیش از شکلگیری اعترضات مردمی اخیر، دفتر الجزیره در تونس را بست و روابط خود را با دولت قطر به عنوان حامی اصلی این شبکه قطع کرد.
هرچند این تصمیمِ مقامات تونس، این شبکه را با مشکلات زیادی در پوشش اخبار این کشور مواجه کرد، اما بسته شدن دفتر الجزیره همانگونه که بر همگان نمایان شد نتوانست بر عزم راسخ آن در پوشش کامل رویدادهای خشونتبار تونس خدشهای وارد کند. الجزیره دیگر لازم نبود تا خبرنگاران خود را به منطقه اعزام کند و به طور مستقیم از دفتر خود در این کشور گزارش ارسال نماید؛ چرا که اینترنت و به طور خاصتر پایگاههای اجتماعیِ «Face book» و «Twitter» این بار از هر شهروند تونسی خبرنگاری ساخته بود تا تنها با موبایل خود حوادث را ضبط کرده و آن را در اینترنت منتشر و باقی ماجرا را به الجزیره واگذار کند.
دلایل حمایت گسترده این رسانه قطری از جنبش اعتراضی مردم تونس را می توان در سه مورد خلاصه کرد:
1) رقابت تنگاتنگ دولت قطر با عربستان و مخالفت با دولت «بن علی» در راستای دپیلماسی رسانهای دوحه در منطقه 2) حمایت این شبکه از اسلامگرایان تونسی و حضور حامیان جریانهای اسلامی همانند جریان «راشد الغنوشی» رهبر اسلامگرایان در شبکه الجزیره 3) حضور حامیان جریانات معارض دولت «بن علی» در الجزیره .
شیوه کار الجزیره در حوادث تونس به وضوح یادآور عملکرد این شبکه در پوشش اخبار افغانستان است. اصرار الجزیره در دامن زدن به جنگ در افغانستان و سپس یکه تازی بینظیر این شبکه در ادامه جنگ، از الجزیره رسانهای ساخت که در آن برهه توانست خواست و اعتماد مخاطب را به خوبی جلب کند. در تونس زمانی که تمامی شبکههای غربی و حتی عربی همانند العربیه، بی.بی.سی و فرانس24 به راحتی از کنار اعتراضات کوچک دانشجوییِ پیش از شکلگیری جدی اعتراضات مردمی گذشتند، الجزیره از آن به عنوان جرقهای برای شعله ور ساختن آتش انقلاب در این کشور نهایت استفاده را برد تا این بار، یکه تاز رسانهای میدان تونس باشد. تاثیر و ادامه کار الجزیره علیرغم تعطیلی دفتر این شبکه توسط نهادهای امنیتی به بهانه پوشش خبری رویدادها و مصاحبه با رهبران معارض، حاکی از این پیام برای سران عرب بود که زمان سیطره و مبارزه با انتقال اطلاعات و تصاویر به پایان رسیده است. عصر امروز، عصر انتقال اطلاعات و پوشش خبری رویدادهاست نه عصر سرپوش نهادن بر رویدادها.
عملکرد حرفهای الجزیره به ویژه تمرکز ویژهای که این شبکه بر تونس، مصر، سودان، فلسطین، پاکستان ، افغانستان و .. داشته است، به خوبی یادآور این گفته حسنی مبارک رئیس جمهور مصر است که «الجزیره جعبه کبریتی است که دنیای عرب را به آتش کشیده است» و شاید به گزافه نبوده که «لاملوم»، استاد علوم سیاسی دانشگاه پاریس، نام کتاب پرارج خود را «الجزیره آینه نافرمانی و ابهام در دنیای عرب» گذارده است.
نوییسنده: محمدرضا عشوری در 89/10/29:: 8:8 عصر
نویسنده: محمدرضا عشوری مقدم
منبع: رجا نیوز
متفکران فقید جهان اسلام در سالی که گذشت؛
سال2010 با همه فراز و نشیبهایی که برای جهان اسلام و عرب داشت، با فقدان متفکرانی بزرگ چون حامد الجابری، ارکون و نصر ابوزید در حوزه اندیشه دینی همراه بوده است. این سال را به درستی می توان پایان دوره اندیشمندان موسوم به «نومعتزلیان» جهان معاصر عرب دانست. جریانی که بر مبنای خوانش عقلگرایانه ای که از مفاهیم و متون دینی و بر اساس آموزه های معتزلیان(عقل گرایان) قدیم ارائه داده، منشاء تاثیرات بزرگی بر اندیشمندان جهان اسلام به ویژه در ایران بوده است.
* محمد عابد الجابری: درگذشت «محمد عابد الجابری» مراکشی، متفکر نوپرداز، پرآوازه و جنجال برانگیز دهه های هشتاد و نود قرن بیستم جهان عرب در سن 57سالگی شاید فقدان بزرگی برای جهان اسلام بوده است. از ویژگی های ممتاز او وجود اندیشه ای نظام مند در آثارش، عبور از گفتمان های حاکم بر فضای روشنفکری دو دهه شصت و هفتاد و ترسیم افقی نوین فراروی پژوهشگران و نیز طرح و کشف مفاهیمی تازه در عرصه مطالعات انتقادی میراث عربی اسلامی است. موضوع مورد نظر جابری نقد میراث است. به این ترتیب که وی بعد از نگارش کتاب «گفتمان معاصر عربی» نگاه خود را به مسأله ای مهم که همان نقد عقل عربی است دوخت. این مرحله با نگارش و انتشار کتاب «تکوین عقل عربی» (1982) آغاز شد و سپس با انتشار کتاب «ساختار عقل عربی» (1986) و «عقل سیاسی عربی» (1990) ادامه یافت. اهتمام ویژه جابری به میراث اسلامی و تلاش برای تجدید این میراث گرانبها با بکارگیری شیوه های علمی معاصر شایان توجه است. افکار الجابری همواره مورد انتقاد «جورج طرابیشی» قرار گرفته و وی تالیفاتی نیز در این باره دارد.
الجابری شیفته روش تحلیلی و عقلانی ابن خلدون در نگاه به تاریخ بود و با روش تحلیلی این مورخ در پی کشف علل عقب ماندگی تاریخی اعراب بر آمد. جابری قصد داشت کاری را که ابن رشد در باره ارسطو انجام داده بود درباره خود ابن رشد بانجام برساند. لذا در یک طرح گسترده علمی به کمک مرکز تحقیقات وحدت عربی (بیروت) تقریبا همه آثار مستقل ابن رشد را احیاء و شرح کرد. وی با تکیه بر خطاب ابن رشدی سعی داشت از اندیشه های او چراغی برای تعامل با مسائل و چالش های نو بسازد.
* محمد ارکون: «محمد ارکون» اندیشمند مسلمانی است که در مناطق قبایلی امازیغی الجزایر به دنیا آمد. وی در دانشگاه های مختلف اروپا، آمریکا و مراکش تدریس داشته و تمامی اهتمام خود را به تحلیل اندیشه اسلامی و وحی اختصاص داده است. وی معتقد بوده که تالیفات شهرستانی و ابن حزم در باب ملل و نحل همواره به این دلیل مورد انتقاد مسلمانان بوده چرا که بیش از آنکه بر قرآن متمرکز باشند بر روایات تاریخ اسلامی تاکید داشته اند. این اندیشمند برجسته اسلامی، پروژه اسلامشناسی تطبیقی و نقد عقل اسلامی را پیگیری میکرد و معتقد به جمع بین اسلام و مدرنیسم با رویکردی عقلانی بود. از مهمترین آثار وی می توان به «اسلام؛ دیروز و فردا»، سکولاریسم و دین، از اجتهاد تا نقد اندیشه اسلامی، چگونه اسلام را امروز بفهمیم؟» و «از منهتن تا بغداد: ورای خیر و شر» اشاره کرد.
اهتمام ویژه ارکون بر عقل علمی برای تجدید اندیشه عربی اسلامی و خوانش میراث اسلامی به دور از نگاه ایدئولوژیک و مغرضانه بود. طرحی که می توان آن را در اندیشه های مرحوم جابری در نقد عقل عربی یا «طه حسین» و همچنین طرح «عبدالله العروی» در تفسیر مفاهیم و اندیشه های اسلامی نیز مشاهده کرد. طرح فکری ارکون به قدری از عمق فکری برخوردار بود که می توان آن را الگویی برای طرح هایی بینادین در نظر گرفت. بعد از یک نبرد طولانی با بیماری، در سن 82سالگی در پاریس درگذشت.
در مصر اما درگذشت دو شخصیت علمی یکی نصر حامد ابو زید و دیگری استاد عبدالصبور شاهین نگاه ها را به خود حلب می کند. شاهین همواره به عنوان یک اندیشمند اسلامگرا از منتقدان اصلی ابوزید به شمار می رفت.
* نصر حامد ابوزید: «نصر حامد ابو زید»؛ اندیشمند و روشنفکر مشهوری که عمری را در چالش ها و جدل های فراوان سپری کرد و در 67سالگی در بیمارستانی در غرب قاهره درگذشت. وی شاخصترین شخصیت معاصر در دنیای عرب بود که شهرتی جهانی نیز پیدا کرد. ابو زید در دوران نخست فعالیت علمی اش تحت تأثیر «حسن حنفی»، متفکر اسلامی و در عین حال چپگرای (چپ اسلامی) مصری قرار داشت. وی که به نوعی دنباله سنت «محمد عبده» و پیروان فکری او یکی از جریانهای اصلی اصلاح طلبی دینی در جهان عرب به شمار می رود، در چندین کتاب و مقاله به تفاسیر معتزلی می پردازد و از رویکرد اعتقادی معتزلیان در برابر گرایش مسلط در میان اهل سنت که یا متأثر از گرایش اشعری/ماتریدی است و یا برخوردار از رویکرد سلفی و حنبلی است در شماری از مسائل دینی و تفسیری دفاع می کند. در سال 1992 با ارائه 13 کتاب و مقاله به کمیته ارتقای رتبه دانشگاه درخواست بررسی و ارتقا از مقام استادیاری به استادی کرد. پس از هفت ماه بود که استاد عبدالصبور شاهین رئیس این کمیته سه نفره این مکتوبات را مشتی آثار ضعیف و انباشته از التقاط و گمراهی دانسته با ارتقای رتبه وی مخالفت کرد. از مهمترین آثار وی می توان به «مسئله مجاز در قرآن از دیدگاه معتزله» و «تاویل قرآن از دیدگاه ابن عربی»، به عنوان رساله های ارشد و دکترای وی اشاره کرد. همچنین «مفهوم نص در قرآن»، «شافعی و تاسیس ایدئولوژی میانه»، «نقد گفتمان دینی» و «تفکر در عصر تکفیر» از آثار مهم وی به شمار می رود.
ابوزید به وضوح از افکار طه حسین به ویژه از کتاب «در باب شعر جاهلی» وی و همچنین علی عبدالرزاق متفکر مصری متاثر بوده است.
* عبدالصبو ر شاهین: دکتر "عبدالصبور شاهین" متفکر و اندیشمند بزرگ مسلمان مصری در سن 82سالگی و پس از تلاشی مجدّانه در راه دفاع از اندیشه دینی در این سال درگذشت. وی استاد دانشکده دارالعلوم الازهر و از مشهورترین متفکران و دعاة اسلامی بود که بیش از 70 تالیف و ترجمه داشته که البته بارزترین آنها کتب اندیشمند معاصر الجزائری و استادش «مالک بن نبی» میباشد. از برجستهترین آثار وی میتوان به مجموعه «زنان در پس حوادث» (نساء وراء الأحداث) و همچنین مجموعه «بنی آدم» اشاره کرد.
اما آنچه در رابطه با دکتر شاهین قابل توجه است موضعگیریهای شدید وی بر ضد دکتر نصر ابوزید است. شاهین در گزارشی ابوزید را به «دشمنی شدید با نصوص قرآن و سنت» و دعوت برای عدم پذیرش آنها متهم کرد. حمله به صحابه و دفاع از اندیشه های مارکسیستی و ضد دین از دیگر اتهاماتی است که همواره از جانب وی به سوی ابوزید نشانه رفته است.
از نظرات سیاسی وی می توان به نظر ارتباط با جمعیت اخوان المسلمین اشاره کرد که آنها را گروههای دعوتکننده به خداوند و اسلام میدانست که شرایط سیاسی مصر به آنها اجازه نمیدهد فعالیت خود را گسترش دهند.
* عبدالعزیر الدوری؛ بنیانگذار تاریخنگاری اسلامی
«عبدالعزیز الدوری» اما شخصیتی است که بیشتر، مورخان و پژوهشگران تاریخ اسلام و تمدن اسلامی با آثار وی مانوس بوده و می توان وی را بنیانگذار تاریخنگاری در تمدن اسلامی دوره معاصردانست. این اندیشمند عراقی در سن 92 سالگی پس از آنکه تصویری جدید از تاریخ عربی اسلامی با ارائه تاریخی آثار مورخان عرب به ویژه با استفاده از متدهای غربی ارائه کرد درگذشت. او طی سال های 1949 تا 1958 رئیس دانشکده تاریخ در دانشگاه بغداد و از سال 1960 تا 1962 استاد مهمان دانشگاه آمریکایی بیروت بود. پس از آن تا 1966 نیز ریاست کل دانشگاه بغداد را برعهده داشت. وی به مثابه مورخی مسلمان، تلاش کرد تا تصویری روشن از بحران های تاریخ اسلام همانند ماجرای قتل عثمان و مشکلات اقتصادی عراق در این برهه تاریخی ارائه کررده و همچنین در معرفی مکاتب تاریخنگاری اسلامی نقش بارزی ایفا نماید.
مهمترین کتاب های این تاریخ نگار عرب عبارتند از: تشکیلات و نظام های اسلامی، پیدایش علم تاریخ نگاری نزد اعراب، مقدمه ای بر تاریخ صدر اسلام، مقدمه ای بر تاریخ اقتصادی عرب، دوره ی اول عصر حکومت عباسی، تحقیقاتی در دوره های پسین حکومت عباسی.
* علامه محمد حسین فضل الله
در لبنان اما شاهد آن بودیم که علامه محمد حسین فضل الله مرجع شیعیان این کشور به عنوان چهره ای میانه رو و معتدل با فتاوایی متمایز و همچنین با اندیشه ها و کتابهای شعرش دار فانی را وداع گفت. وی در دفاع از «محمود درویش» شاعر معروف جهان عرب در مقابل برخی جریانات تندروی فلسطینی نقش بارزی ایفا کرد. درگذشت فضل الله فقدان بزرگی برای مرجعیت شیعه در لبنان محسوب می شود به ویژه آنکه وی همواره به عنوان منادی اصلی وحدت و گفتگو در جامعه فرقه ای و چنددسته لبنان شناخته می شده است. وی همواره از حامیان و مدافعان اصلی و معنوی جنبش اسلامی حزب الله و مقاومت در لبنان به شمار می رفته است.
نوییسنده: محمدرضا عشوری در 89/10/12:: 7:37 عصر
سالها قبل در دهه 80 میلادی وقتی جنبش اخوان المسلمین و احزاب «عمل اسلامی» و «الاحرار» مصر با یکدیگر ائتلاف کرده و لیستی واحد برای شرکت در انتخابات پارلمانی ارائه دادند، «الاسلام هو الحل» به عنوان شعار اصلی این گروه مطرح شد. کسب نتایج امیدوارکننده در آن انتخابات، اخوان المسلمین را بر آن داشت تا برای شرکت در انتخابات پارلمانی و در پی آن انتخابات ریاست جمهوری سال 2011 نیز همین شعار را سرلوحه تبلیغات انتخاباتی خود قرار دهد.
هرچند هرایر دکمجیان، «الاسلام هو الحل» را منتسب به جریان «الوسطیة» ساکن در خارج از مرزهای مصر دانسته است، اما به نظر میرسد مواضع بزرگان این جریان همانند دکتر "قرضاوی" تنها موضعی نظری بوده و باید این عبارت را به مثابه یک شعار سیاسی منحصر به اخوان المسلمین دانست.
به گفته مسئولان اخوان، این شعار بر اجرای شریعت و شعائر اسلامی در جامعه اصرار دارد. این در حالی است که بر اساس ماده 2 قانون اساسی مصر، "اسلام دین رسمی کشور مصر و فقه اسلامی نیز منبع اصلی قانونگذاری"در این کشور محسوب می شود. دادگاه اداری مصر نیز بر همین مبنا، با تایید این شعار اعلام کرد که «الاسلام هو الحل» تنها بر اجرای شریعت اسلامی تاکید داشته و این دقیقا همان هدفی است که در ماده 2 قانون اساسی نیز مد نظر قرار گرفته است.
این شعار از همان روزهای نخست، با مخالفتهایی جدی و در عین حال مبنایی مواجه بوده و بحثهای فراوانی در اینب اره در بر داشته است. اساس بحث مخالفان با این نظریه آن بوده است که دین اسلام اساسا یک دین فردی است و آن را با سیاست و کشورداری کاری نیست. موافقان نیز بر این عقیده اند که موارد و قرائن فراوانی در کتاب و سنت وجود دارد که این نظریه را تقویت میکند.
"منصف المرزوقی" اندیشمند تونسی دانشگاه پاریس یکی از بزرگترین مخالفان این نظریه است که معتقد است شعارهای اخوان تنها در حد یک شعار است و آنها قادر نیستند آن طور که در باب بانکداری اسلامی و دیگر مسائل اقتصادی ادعا میکنند راه حلی ارائه دهند. آنها چگونه میخواهند مشکلات میلیونها جوان بیکار را حل کنند.یکی از بهترین و مشهورترین کتابهایی که در رابطه با این شعار نوشته شده، کتابی است با عنوان "الاسلام هو الحل" نوشته استاد «مصطفی مشهور» رهبر اسبق جماعت اخوان المسلمین که تا مدتها ممنوع الانتشار بوده است.
کتاب "هل الاسلام هو الحل؟" (آیا اسلام راه حل است؟) تالیف دکتر «محمد عمارة» عضو مجمع پژوهش های اسلامی الازهر نیز در سال 1995 منتشر شده است. رساله دکترای وی با موضوع "اسلام و فلسفه حکومت" میباشد.
استاد "راشد الغنوشی" از اندیشمندانی است که به این مسئله پرداخته و در مقاله ای در پایگاه الجزیره با عنوان "چه زمانی اسلام راه حل است؟" بر این نکته تاکید کرده است که دوری گزیدن اسلامگرایان از فرآیند مشارکت سیاسی بیشک بهایی گزاف در بر خواهد داشت. بهایی که نه تنها دامن اسلامگرایان را خواهد گرفت بلکه بر جوانب مختلف حیات بشری تاثیرگذار خواهد بود.
وی معتقد است بزرگترین مشکل امروز امت اسلامی، مواجهه با استکبار جهانی به رهبری آمریکا و اسرائیل است و این بدان معناست که مواجهه با چنین چالشی مهمترین وظیفه و شاخص اصلی مشروعیت رهبران امت خواهد بود.
امروز جنبش اخوان المسلمین برای مشارکت در فرآیند سیاسی مصر و اقناع جامعه نخبگان سیاسی و اندیشمندان عرب، در رابطه با سازگاری شعارهای جنبش با جامعه مدنی امروز، با مشکلات فراوانی مواجه است. آنچه در این میان حائز اهمیت است آن است که خوانشی که اخوان از اسلام ارائه داده به شدت مورد توجه قرار گرفته و به ویژه در میان قشر سنتی و اسلامگرایان امروز دارای طرفداران بسیاری میباشد، تا جایی که اسلامگرایان پانعربی همچون «فهمی هویدی» نیز که به شدت با افکار بنیادگرایانه رهبران اخوان همچون «سید قطب» مخالف است، از برنامههای این جنبش در عرصههای سیاسی دفاع می کنند.
شعار انتخاباتی , اخوان المسلمین , بهترین شعار , بهترین شعار انتخاباتی
نوییسنده: محمدرضا عشوری در 89/8/13:: 3:55 عصر