سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رسانه خلافت

نگاهی کوتاه به جریان رسانه ای داعش

 

رسانه خلافت

نگاهی کوتاه به جریان رسانه‏ ای گروه داعش

محمدرضا عشوری مقدم*

امروزه رسانه برای گروه‏های اپوزیسیون از چنان اهمیتی برخوردار است که توانسته نقش خود را فراتر از انواع موشک‏ها‌ و تسلیحات جنگی به اثبات برساند. گروه موسوم به دولت اسلامی(داعش) از ابتدای شکل‏گیری و فعالیت مسلحانه خود در عراق و شام همواره از رسانه به عنوان ابزاری مهم در جهت تبلیغ و انتقال پیام و بازنمایی گفتمان سلَفگرایانه و اثبات مشروعیت خود استفاده کرده است. 

 «بازوی رسانه‏ای گروه‌‏ جهادی» داعش که از سوی منتقدان به عنوان «رسانه تکفیر»[1] یاد می‏شود، تنها چند ماه بعد از اعلان خلافت ادعایی ابوبکر البغدادی، دستکم 50 پایگاه رسمی را تنها در فضای اینترنت شامل می‏شود.

برخلاف آنچه تصور می شود، واقعیت آن است که رسانه‏های این گروه عملکردی حرفه ای و فراتر از حد انتظار داشته‏اند. این رویکردِ حرفه ای تا آنجا مورد توجه قرار گرفت که شبکه تلویزیونی سی.ان.ان در گزارشی به شیوه کار این رسانه‏ها پرداخته و سئوالاتی را درباره رمز و راز کیفیت بالا‌ی یک فیلم تولیدشده در موسسه رسانه‌ای «یقین» وابسته به گروه داعش مطرح کند. فیلمی مستندگونه با نام «چکاچاک شمیرها»[2] که به گفته سی.ان.ان حتی با فیلم‏های هالیوودی نیز قابل مقایسه است.

جریان رسانه ای وابسته به داعش در عراق به صورت خاص با موسسه رسانه ای «فرقان» شناخته می‏شود. از سال 2006 که مرکز «الفجر» به عنوان کمیته مرکزی رسانه ای القاعده بر تمامی مراکز منطقه‏ای این سازمان نظارت داشت، مؤسسه «فرقان» به عنوان شاخه عراقی این کمیته شناخته می شد. تا آوریل 2013 که «فرقان» با هماهنگی «کمیته رسانه جهادی» و تحت نظارت مرکز رسانه‏ای «الفجر» فعالیت می کرد همواره نوعی هماهنگی میان رسانه های شاخه عراقی و هسته مرکزی القاعده وجود داشت، اما پس از اقدام ابوبکر البغدادی در اعلام ائتلاف «دولت اسلامی عراق و شام» و سپس جدایی از القاعده، سازمان‏های رسانه ای داعش هم مستقل عمل کردند.

مرامنامه رسانه‌ای داعش برآیندی از راهبرد سیاسی- نظامی این گروه است که بسیار تحت تاثیر نظریه «ابوبکر ناجی» در کتاب «مدیریت توحش» است. ابوبکر ناجی یکی از چهره‌های اسرارآمیز «سلَفیان جهادی» و از نظریه‌پردازان این جریان است که کتابش ظاهراً بین سیاستگذاران و طراحان استراتژی داعش، حکم انجیل را دارد. ناجی در این کتاب، تاریخ مختصری از «جنگ اول» ارائه می‌دهد و اثبات می‌کند که چرا مرزهای فعلی خاورمیانه باید محو شود و بخش اعظم کتاب شرحی است در باب هنر جنگ، اداره، سازماندهی و زدودن تردید نیروها در اِعمال خشونت. وی بهترین شیوه‌های جنگی برای گسترش قلمروی «خلافت» را در ابتدا خشونت و توحش فراوان، ارعاب سربازان دشمن و تبلیغات و جنگ روانی معرفی می‏کند.

استقلال رسانه‌ای داعش، تنها به سیاست‏‌گذاری‌ها محدود نمی‌شود بلکه در حوزه شکل و مباحث فنی نیز متفاوت عمل می‌کنند. در حالی که تا پیش از این، رسانه‏های جریان القاعده و «جبهه النصره» در سوریه همواره از بیانیه‏های «مکتوب» برای مخابره پیام‌های خود استفاده می‏کردند و یا از پیام‌های ویدئویی کوتاه برای اعلام بیانیه‏های رهبرانشان بهره می بردند، شاهد این هستیم که گروه داعش، نشریه‌ای‌ حرفه ای با نام «دابق» را به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر می کند که در مناطق مختلف تحتِ سیطره این گروه در عراق و سوریه منتشر می شود.

«کولین کلارک»[3] پژوهشگر ارشد مرکز مطالعاتی رند[4] در آمریکا، «دابق» را به فروشگاهی بزرگ تشبیه می کند که وقتی مشتری، یک بار وارد آن می شود هر آنچه را درباره داعش می‏خواهد در آن می‌یابد. وجه تسمیه این نشریه در واقع ناظر به اسم منطقه ای در نزدیکی شهر حلب سوریه است که گفته می‏شود پیامبر اسلام(ص) در این محل بر سپاه روم پیروز شد. این اسم همچنین اشاره‌ای تاریخی دارد به جنگ «مرج دابق» در زمان عثمانی‌ها که در آن سپاه عثمانی به رهبری سلطان سلیم اول نیروهای ممالیک را شکست داد و عثمانی‌ها پس از آن توانستند سوریه و سایر کشورهای عربی را به مدت چهار قرن تحت تصرف خود درآورند. نکته حائز اهمیت درباره این نشریه کیفیت بسیار بالای گرافیکی و عملکرد حرفه ای دست‏اندرکاران آن است. آنچه در نخستین شماره این نشریه خودنمایی می‏کند طرح روی جلد آن است که بر روی آن عبارت انگلیسی «بازگشت خلافت» نوشته شده که در واقع نوعی تاکید بر تبیین افکار و اندیشه‌های این گروه درباره حکومت‌داری و «خلافت » است.

در دوازده ژوئیه امسال، یک پایگاه اینترنتی وابسته به این گروه، تصاویری از کشتار سربازان ارتش عراق در پایگاه هوایی «اسپایکر» در شهر تکریت در شمال بغداد منتشر کرد. گزارش‏ها درباره صحت و سقم این تصاویر، ضد و نقیض بود اما خیلی زود داعش مسئولیت این کشتار را بر عهده گرفت. سازمان دیدبان حقوق بشر تعداد کشته‏ ها را 160 تا 190 نفر برآورد کرد. پس از گذشت حدود 50 روز از انتشار این تصاویر، یک ویدئوی 30 دقیقه‏ای منتشر شد که در آن گروه داعش اعلام کرد 1500 نفر از نیروهای ارتش را اعدام کرده است. گروه داعش یک «بازی رسانه ای» جدی را در پیش گرفته بود. آنها همان‏قدر که بر عملیات میدانی تمرکز داشتند به این «بازی رسانه‏ای» متوحش نیز توجه داشتند. ظاهرا داعشی‏ها هر گاه در عملیات میدانی احساس ضعف می کردند به رسانه پناه می بردند. هرگاه در جبهه‏ای شکست می‏خوردند در همان حال، تصاویری از یک کشتار وحشیانه پخش می کردند تا شاید همگان آن ناکامی میدانی را به فراموشی بسپارند.

آنها در حوزه تصویر بسیار حساب شده عمل کردند. داعش، تنها به انتشار رسانه‏های چاپی بسنده نکرد که البته در تولید آنها از پیشرفته‏ترین تکنولوژی ‏ژورنال‏های آمریکایی بهره می برد، بلکه در تولید و ساخت فیلم و مستند هم قابل توجه عمل کرد. همانگونه که پیش از این هم یاد شد، سِری مستندگونه‏‏های چهارگانه «چکاچاک شمشیرها» بارزترین نمونه تولیدات ویدئویی جریان رسانه‌ای داعش است که در واقع عملیات‏های نظامی این گروه را در تصرف شهر موصل دومین شهر بزرگ عراق به تصویر می کشد. از ویژگی‌های این مستندگونه می‏توان به کیفیت بالای فیلمبرداری آن و استفاده ازجدیدترین نسل دوربین‏های فیلمبرداری اشاره کرد.

از دیگر مستندهای مهم تولیدی این گروه می‌توان به سری مستندهای «امت الخیر»، «هدی و بشری للمؤمنین»، «تاج الوقار»، دوگانه «قوافل الشهداء»، «دو سال، دولت اسلام» و فیلم سینمایی «بازگشت به کوه»[5] اشاره کرد.

گروه داعش حتی به حوزه بازی‏های رایانه‏ای نیز وارد شد و توانست بازی‏هایی تولید کند که در واقع راوی عملیات‏های نظامی این گروه هستند. بازی‏هایی که در آن از نماهای انیمیشنی قابل توجهی استفاده شده که بازی «چکاچاک شمشیرها 4» در این‌باره قابل توجه است.

داعش اعلام کرده که نسخه‌های جدیدی از بازی‌های رایانه ای آماده ارائه دارد که با هدف «افزایش سطح روحیه مجاهدان» و ایجاد رعب و ترس در میان مخالفان تولید شده است. این بازی‏ها عموما با هشدار به آمریکایی‏ها و تهدید به حمله به پایگاه‏های نظامی این کشور آغاز می‏شود.

دکتر «لیلی عبدالمجید» رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه الاهرام کانادا در این‏باره معتقد است: "داعش و دیگر گروه‏های تکفیری، جدا از دستگاه‏های امنیتی خارجی نیستند. آنها در بیشتر موارد ساخته و پرداخته طرف‏های خارجی هستند که جهان عرب را نشانه رفته اند و از تجربیات و سرمایه‏خود برای کمک به این گروه ها دریغ نمی کنند. سئوال اینجا این است که چه مسئله‌ای باعث شده تا جوانانی که در مدرن‏ترین مدارس و دانشگاه‌های غرب درس خوانده و تخصص رسانه‏ای دارند همه این‏ها را رها کرده و به گروه‏های تکفیریبپوندند."

«فاروق أبوزید» رئیس سابق دانشکده ارتباطات دانشگاه قاهره اما در گفتگویی که با روزنامه العرب داشت نظر دیگری دارد: "رسانه‏های گروه‏های تروریستی قوی نیستند، بلکه بالعکس، آنها رسانه هایی کم‏اثر هستند که پیام‏هایی مخالف افکار عمومی مقبول جامعه جهانی مخابره می کنند. تنها نکته قابل توجه، سرمایه هنگفت رسانه‏های القاعده و داعش است. آنها با این سرمایه هنگفت تلاش می کنند با بزرگنمایی اقدامات خود افکار عمومی جهان را به خود جلب کنند."

به گفته ابو زید، رسانه‌های غربی به تبع سیاست‏های کشور متبوعشان به تبلیغ پیام رسانه‏های این گروه‏ها می‏پردازند و تصاویر سربریدن ها و اَعمال وحشیانه را به مخاطبان جهانی ارائه می‌کنند که در راستای هدف دیگری‌ یعنی «تخریب چهره واقعی اسلام» صورت می‌گیرد.

دیدگاه ابو زید البته زیاد هم دور از واقعیت نیست. اگر بدانیم فاصله انتشار نوارهای ویدئویی داعش در اینترنت تا انتشار آن در شبکه های تلویزیونی، بیش از فاصله زمانی یک بسته خبری نیست.

بنگاه رسانه‌ای داعش در حوزه شبکه‌های اجتماعی نیز بسیار جدی، حرفه‌ای و اثرگذار وارد شد. در راستای سیاست عمومی جذب نیرو از سرتاسر جهان و پیشبرد راهبرد «مدیریت توحش»، این گروه از شبکه‏های اجتماعی نهایت استفاده را برد. در واقع، «تویتر»، «فیسبوک»، «اینستاگرام» و «یوتیوب» نقش خبرنگاری را بازی کردند که هر لحظه و هر جا تحرکات جنگجویان داعشی را برای جهانیان روایت می کند. با نگاهی کوتاه به حضور داعشی‏ها در شبکه‏های اجتماعی می توان آن را در چهار قِسم دسته‏بندی کرد: 1) حساب‏های رسمی این گروه که اعلامیه‏های آن را منتشر می‌کند 2) حساب‏های کاربری «منطقه‏ای» گروه که تلاش می کند جدیدترین اخبار و تصاویر از پیشروی‏های داعش ارائه دهد 3) حساب‏های «مجاهدان» یا اعضای داعش که در واقع راوی زندگی روزانه و تجارب اعضا هستند 4) و حساب‏های حامیان و طرفداران این گروه که بیشتر، نقشی تبلیغی ایفا می کنند.

«زیاد العلی» نویسنده کتاب «جنگ برای آینده عراق»[6] به روزنامه بریتانیایی گاردین[7] می‏گوید: "تعداد کاربرانی که داعش را در فیس بوک و تویتر دنبال می‏کنند مشخص نیست، اما مسلّم آن است که آن‌ها در راهبرد رسانه‌ای خود برای تاثیرگذاری بر مخاطبانشان موفق بوده‏اند."

گروه داعش و همراهانش در مسیر تلاش برای تصرف بغداد نیز همان اسلوب تبلیغی شهر موصل مبتنی بر ایجاد رعب و ترس را به کار گرفتند. یک عکس فتوشاپی از یک جنگجوی داعشی که بر روی آن نوشته شده «قادمون یا بغداد» تصویر گویایی از رؤیای رهبران این گروه برای تصرف بغداد ارائه می‌دهد.

نکته دیگری که در رسانه های داعش خودنمایی می کند، تمرکز بیش از پیش این رسانه‏ها بر عنصر هویتی سُنی است. تمرکز بر رویکردهای مذهبی از جایگاه بالایی در این رسانه ها برخوردار است که می تواند نقشی تعیین کننده در تهییج احساسات طائفه‏ای جوانان سنی مذهب داشته باشد. ترویج تفکرات «جهادی» با زبانی حماسی و احساسی، عنصری قابل توجه در رسانه های داعشی است. به طور مثال، سرود حماسی «یا عاصب الرأس وینَک» یک قصیده عامیانه رایج در رسانه های داعش است که به نُقل مجالس شاعرانه اعضای این گروه و گروه‏های اینترنتی آنها تبدیل شده است.

نگاه داعش به جوان مسلمان اروپایی نیز قابل توجه است. جوانی که در جامعه غربی خود احساس می کند نتوانسته به فرایض دینی خود عمل کند و اکنون با دعوت این گروه برای «جهاد» آرمان‏های آسمانی خود را در سوریه و عراق می‏بیند. حضور نوجوان 17 ساله استرالیایی به عنوان یکی از سخنگویان داعش ، شاهد مثال خوبی است تا نشان دهد که دستگاه تبلیغاتی این جریان، بسیار فراتر از حد انتظار عمل کرده است.

 

* کارشناس و پژوهشگر مسائل گروه های اسلامی


+ این مقاله در شماره اخیر ماهنامه «نقد سینما» شماره سوم- بهمن 93 منتشر شد.

+ لینک بازتاب همین مطلب در خبرگزاری فارس





بازدید امروز: 26 ، بازدید دیروز: 56 ، کل بازدیدها: 395533
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ