سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درباره گروه های معارض سوری چه میدانید؟!

 

گفتگوی تفصیلی «نکات پرس» با محمدرضا عشوری؛

 

نکات پرس / محمدرضا عشوری مقدم را می توان جزء نسل جدید تحلیل گران منطقه ای دانست وی با اتکا به تسلط خود به زبان عربی و بررسی مستمر رسانه های جهان عرب از اطلاعات به روزی برخوردار است، گفت وگو نکات پرس با وی فرصت مناسبی را برای افزایش اطلاعات در رابطه با گروه های مسلح در سوریه است. 

 

با گذشت نزدیک به سه سال از آغاز بحران سوریه به نظر می رسد که ترکیب گروه های معارض مسلح در این کشور همچنان ساختار قبلی خودش را حفظ کرده. درباره گروه های مسلحی که در حال حاضر در سوریه فعالند و با ارتش این کشور و متحدانش در محور مقاومت درگیر هستند متاسفانه به درستی اطلاع رسانی نشده است، لطفا در این رابطه بیشتر توضیح بدهید.  

باید گفت که این گروه های مسلح بشدت از یک تشتت و تنوع ایدئولوژیکی و حتی ساختاری رنج می برند و هیچگونه رهبری متمرکزی در میان آنها دیده نمی شود. البته باید توجه داشت که حضور این گروه های مسلح در صحنه نبرد مسلحانه در سوریه لزوما منبطق با نیروها و جریانات سیاسی معارض در سوریه نیستند و در موارد زیادی، گروه های سیاسی از همراهی با شورشیان مسلح به دلایل مختلف اجتناب کردند نمونه بارز این قضیه هم گروه های کُرد سوری هستند که علی رغم مخالفت تارخی‏شان با دولت مرکزی، تلاش کرده اند که در این درگیری های دو ساله سیاست مستقلی داشته باشند.

در نگاه کلی گروه های فعال در صحنه نظامی سوریه که علیه ارتش این کشور دست به سلاح هستند از لحاظ ایدئولوژیک به دو گروه اصلی تقسیم می شوند: یکی نیروهای موسوم به «ارتش آزاد» که از لحاظ فکری عموما مدعی تفکر سکولار و لیبرال هستند و دیگری گروه های موسوم به «گروه های جهادی» که عموما تفکرات بنیادگرایانه و افراطی سلفی دارند.

در تببین شاکله معارضان مسلح البته این نکته قابل توجه هست که دولت سوریه و ارتش این کشور بعد از گذشت این دو سال، بیشتر تلاش می کنند که دشمن اصلی خودشان را گروه های جهادی و تکفیری معرفی کنند که هم وجهه خوبی در افکار عمومی ندارند و هم بعضا یک ماهیت فراملیتی و چندملیتی دارند. کما اینکه بشار اسد هم رسما اعلام کرده بود که گروهی به نام «ارتش آزاد» برای همیشه مرده و دولت سوریه با تکفیری ها مواجه است و بالعکس، مخالفان دمشق یعنی کشورهایی که رسما از "ائتلاف مخالفان سوری" هم حمایت می کنند، معمولا تلاششان این هست که "ارتش آزاد" را خیلی برجسته کنند و این گروه را جریان اصلی درگیر با ارتش سوریه نشان دهند و این موضوع کاملا از رصد رسانه هاشان قابل برداشت هست.

عمده بحث در مورد هر دوی این جریانات این است بعد از گذشت مدت کوتاهی از بحران در سوریه خیلی زود این تنش ها ماهیت طائفه ای پیدا کرد و هر دوی این دو جریان ها در واقع به نوعی با ماهیت سنی-مذهبی در مقابل علویان این کشور شناخته شدند هرچند که واقعا می شود چنین نگاهی را به خصوص در "ارتش آزاد" زیر سوال برد و اینکه اساسا خیلی از عناصر این گروه واقعا نگاه مذهبی نسبت به این بحران ندارند و چه بسا اصلا برای آنها مسائل مذهبی مهم هم نباشد.

تفاوت این دو گروه در چیست؟ 

عمده تفاوت گروه های جهادی در مقایسه با "ارتش آزاد" به دلیل نگاه بنیادگرایانه این گروه هاست و نشانه ها و نمادهایی هم که حتی این گروه ها به کار می برند از ارتش آزاد بسیار متفاوت هست. مثلا استفاده از پرچم های سیاه جهادی سازمان القاعده به جای پرچم سه رنگ سبز و سفید "ارتش آزاد" خیلی در این میان به چشم میاد.

جریانی که در اصطلاح به آنها «گروه های جهادی» تعبیر می شود همان جریانی است که در ادبیات غربی ها امروز به عنوان گروه های تروریستی بنیادگرا شناخته می شوند و معمولا این جریان یاآور گروه طالبان در افغانستان است.

 

گویا ارتش ازاد از همان افسران اسد تشکیل شده است؟ 

بله ؛ در مورد گروه موسوم به «ارتش آزاد» باید گفت که تشکیل این گروه در واقع بر می گردد به جدایی چند نفر از افسران ارتش سوریه در ژوئیه 2011. این گروه در ابتدا مدعی شدند که به نشانه اعتراض به سرکوب اعتراضات ضددولتی از ارتش استعفا دادند اما بعدا یک گروه چندده نفری را تشکیل دادند که البته بعدها خیلی گسترده تر شد و رسما یک ارتش مخالف در مقابل ارتش عربی سوریه شکل گرفت.

در مورد این گروه البته باید گفت که شاید این نظر که اساسا چیزی به نام ارتش آزاد وجود خارجی ندارد درست باشد چرا که این ارتش همانند گروه های جهادی در واقع ترکیبی از گردان ها و گروه های مختلف نظامی است که البته در موارد بسیاری نیز با دیگر گروه ها مثل گردان های موسوم به آزادگان شام (احرارالشام ) همپوشانی و همکاری دارند به طور مثال گروهی مثل گردان التوحید از یک طرف زیرمجوعه ارتش آزاد فعالیت می کند و از سوی دیگه رسما به گردان های سلفی احرارالشام تعلق دارد.

آنچه که امروز بیش از همه به ارتش آزاد اعتبار داده در واقع آن اعتباری هست که آمریکا و متحدانش به این گروه دادند. در واقع اینکه ائتلاف مخالفان سوری به عنوان اصلی ترین نهاد سیاسی مخالف دمشق این ارتش را به عنوان بازوی رسمی نظامی خودش معرفی کرده باعث شده که آنها به نوعی بلندگوی نظامی رسمی جریان مخالفان باشند.

گروه ارتش آزاد در واقع ترکیبی هست از چند گردان که در مناطق مختلف سوریه به ویژه در مناطق شمالی این کشور پراکنده هستند. شورای عالی نظامی ساختارمندی هم دارند. گروهی به نام گردان «فاروق» مهمترین بخش این ارتش را تشکیل می دهد و آخرین آماری هم که از تعداد اعضای این گردان ارائه شده بین 7000 تا 10000 نفر رو شامل می شود. تا پیش از اینکه ارتش سوریه کنترل حمص را بدست بگیرد این گردان بیشتر در این شهر متمرکز بود ولی الان بیشترین تمرکز این گروه در حماة هست. نکته مهم درباره این گردان این هست که نگاه اسلامی که این گروه بعضا در اعلامیه هاش داره باعث شده که بین آنها و جریان های «جهادی» رقابت سنگینی دربگیره شاهد مثال این مسئله بیانیه ای هست که گروه فاروق در پذیرش مسئولیت قتل أبو محمد الشامی از سران نزدیک به جبهه النصره صادر می کند.

یعنی مثلا گردان التوحید زیر نظر ارتش ازاد سوریه است؟ 

بله، همانطور هم که پیش از این گفتم گروهی است به نام گردان «التوحید». بیشترین تمرکز این گروه در منطقه حلب هست و تعداد نیروهای آن هم تا 7000 نفر برآورد شده. درگیری های شدیدی هم که در سال قبل در حلب با ارتش سوریه درگرفت در واقع توسط این گروه اداره می شد. شاخصه اصلی گروه التوحید به لحاظ ایدئولوژیک این است که در جرگه اسلامگراهای سنتی قرار می گیرند و حتی گفته می شود که شاخه نظامی اخوان المسلمین سوریه هستند.

گروه دیگری که زیرمجموعه ارتش آزاد محسوب می شوند گروهی است با نام «گردان شهدای ادلب» که همانطور که از نامش هم پیداست گروهی است که در ادلب متمرکز هست. البته خیلی ها این گروه را یک گروه واقعی نمی دانند و معتقدند که آنها اساسا یک وجود متمرکز خارجی نداتشته و بیشتر در حال حاضر سعی می کنند در مناطق مرزی ترکیه فعالیت های خودش را ادامه بدهند.

یک گروه دیگری هم هست که تا چندی قبل به ویژه در حومه دمشق خیلی فعال بودند. گروه موسوم به گردان های «وحدت ملی» که البته بیشتر اسم پرتمطرافی داره و البته الان هم دیگه کمتر اسمی از این گروه به میان میاد و بعضا دیده شده که برخی رسانه ها مثل شبکه الجزیره بیانیه هایی را به نقل از این گروه منتشر می کنند. ویژگی این گردان در واقع رویکرد سکولاری هست که دنبال می کند شاهد مثال این قضیه هم اینکه این گروه ها ابایی از پذیرش عناصر مسیحی یا دروزی در میان خودشان ندارند. اساسا ماهیت این گروه ناشناخته مانده و تا به امروز وارد عملیات های مهم در مقابل ارتش سوریه نشدند اما ظاهرا نفوذ بالایی دارند.

گردان دیگه ای هم هست به نام گردان صلاح الدین ایوبی که ویژگی مهم این گروه این است که ظاهرا از دو جناح دستور می گیرند هم از ارتش آزاد و هم از شورای نظامی معارضان کرد سوریه. این گروه گرچه گروه بزرگ و فراگیری نیست اما ویژگی کُرد بودنش باعث شده که به عنوان بزرگترین جمعیت کُرد فعال در ارتش آزاد شناخته شود. الان هم طبق گزارش ها بیشتر در حومه حلب فعال هستند و یک نظامی سابق به نام «بیوار مصطفی» آنها را هدایت می کند.

برخلاف گروه های جهادی، ارتش آزاد رویکردش بیشتر ملیگرایانه هست نه مذهبی. البته همانطور که دولت سوریه هم بارها اعلام کرده شاید اسم ارتش آزاد با توجه به اینکه عملا سرسپردگی خودشان را نسبت به اسرائیل و متحدانش نشان دادند، زیاد برآزنده این گروه نباشد. روابط بسیار نزدیک، سیاسی، امنیتی و نظامی که این گروه و حتی گروه های جهادی با اسرائیل بر ضد حکومت بشار اسد برقرار کردند امروز کاملا بر همه روشن هست.

گروه های جهادی را یادتان نرود؟ 

داشتم می رسیدم به ان ها؛ همانطور که گفتیم بخش عمده ای از گروه های مسلح فعال در سوریه را گروه هایی تشکیل می دهند که اصلی ترین وجه مخالفتشان با دولت سوریه نه دغدغه های دموکراتیک هست و نه مخالفتشان با سیاست های خارجی سوریه بلکه رویکرد اصلی مخالفتشان با دولت بشار اسد، ایدئولوژیک هست. این جریان که طیف های مختلف میانه‏روتر مثل اخوانی ها تا گروه های تندرو را شامل می شود، مبارزه مسلحانه با ارتش سوریه را به عنوان "جهاد " تلقی می کنند که از همین رو هم به اینها "گروه های جهادی" اطلاق می شود. تفکرات این گروه ها عمدتا از خوانش های مختلف تفکر سلفی و اندیشه های ابن تیمیه شامل می شود. از حامیان وهابیت سعودی گرفته تا سلفی های شام، همگی در این صحنه نظامی حضور شگفت آوری دارند. همین مسئله هم باعث شده، شیوه ها و حتی اهدافی هم که دنبال می کنند متفاوت باشد برخی از همین گروه های جهادی خیلی تحت تاثیر سازمانی القاعده تفکر فراملی دارند و خیلی ها هم تفکرات سلفی آمیخته با نوعی حسن ناسیونالیستی دارند.

فرمانده مرکزی هم دارند؟ 

در مورد گروه های جهادی باید گفت که برخلاف ارتش آزاد، یک فرماندهی مرکزی و محوری برای این گروه ها حکمفرما نیست. البته اگر بخواهیم مسامحتا در این باره بحث کنیم می توان تمامی این گروه ها را تحت یک سامان، موسوم به "کتائب احرار الشام" یا گردان های آزادگان شام تقسیم بندی کرد البته به غیر از گروه النصرة.

گویا این گروه النصرة در ایران بیشتر از همه شناخته شده است؟ 

گروه موسوم به جبهه النصرة گروهی هست که مهمترین ویژگی اش تمایلات تند سلفیگرایانه و رابطه آنها با گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و در واقع همان القاعده عراق هست.

عده ای اعتقاد دارند که این جبهه یک گروهی هست که از حدود دو سه سال قبل به وجود آمده اما اگه بخوایم یک نگاه واقع بیانه داشته باشیم باید بگوییم که بسیاری از اعضای آن از اعضای گروه القاعده در عراق هستند که طی این یکی دو ساله به سوریه آمدند. البته فردی که از وی به عنوان فرمانده جبهه النصرة یاد میشود یغنی أبو محمد الجولانی آن طوری که خودشان اعلام کردند ظاهرا هویت سوری دارد و طی سالهای گذشته از سوریه به عراق رفته بود. در مورد این فرد نقل قول های فراوانی هست و حتی بارها گفته شده که در حملات توپخانه ای ارتش کشته شده که البته هیچوقت تایید نشد.

تا پیش از این، اساسا نقطه تمرکز و فرماندهی این گروه در منطقه قصیر در حمص بود و الان هم همچنان به صورت پراکنده در حومه حمص حضور دارند اما بیشترین تمرکز این گروه در استان حلب و همچنین در منطقه دیر الزور هست. دمشق و حومه آن هم همواره در تیررس حملات تروریستی این گروه بوده و می توان گفت که تقریبا در تمامی نقاط سنی نشین سوریه حضور فعال دارند. تعداد اعضای این گروه از تا 7هزار نفر برآورد شده اما همین چند روز قبل معاون سفیر سوریه در تهران تعداد اعضای فعال القاعده در سوریه را حتی 50 هزار نفر هم بیان کرد.

شهرت آنها به چه علت است؟ 

عمده شهرت این گروه به دو دلیل هست. یکی ماهیت چند ملیتی بودن و افکار افراطی سلفی و تکفیری و در نتیجه جنایت های فجیع آنها بر ضد مخالفان هست و دیگری شیوه عمل تروریستی این گروه که در بسیاری موارد به صورت انتحاری انجام می شود. تلاش این گروه بیشتر آن است که مقامات دولتی و ارتش سوریه را ترور کنند و برای رسیدن به این هدف خودشن از کشته شدن شهروندان عادی در انفجارها نیز ابایی ندارند. خیلی از اعضای این گروه از کشورهای مختلف به خصوص تونس، لیبی، عربستان و چچن هستند و رفتارهای خیلی وحشیانه ای را هم نسبت به شهروندان سوری و مخالفانشان دارند که در رسانه ها به وفور منتشر شده.

هدفی که این گروه دنبال می کند کاملا تحت تاثیر سازمان جهانی القاعده، "تشکیل خلافت جهانی اسلامی" بر اساس تفسیر سلفی سیاسی از اسلام هست. دولت آمریکا این گروه را در لیست سیاه تروریستی خودش قرار داده و جالب اینجاست که جان کری وزیر خارجه آمریکا برای توجیه حمله نظامی به سوریه در جلسه کمیته سیاست خارجی کنگره آشکارا ادعا کرده بود که در سوریه القاعده وجود ندارد. جالب تر اینجاست که در همین آوریل امسال، آقای جولانی سرکرده این گروه در یک نوار صوتی رسما با ایمن الظاهواری رهبر القاعده اعلام بیعت کرده بود.

در کنار جبهه النصره مجموعه گردان های احرار الشام هستند که به عنوان مجموعه هایی جهادی، بر خلاف جبهه النصره روابط نزدیکی با ارتش آزاد دارند و در بسیاری از موارد نیز برخی از زیرمجموعه های آن با ارتش آزاد مشترک هم هستند.

این گروه از لحاظ سیاسی تحت نظارت جبهه اسلامی سوریه قرارد دارد و برخی منابع حتی زیرمجوعه عای این گروه را بیش از 60 گردان معرفی کرده اند. از بیانیه ها و رفتار این گردان ها و همچنین گروه النصرة این طور برداشت می شود که کینه عمیقی نسبت به شیعیان و ایران دارند. اماکن متبرکه شیعیان در سوریه یکی از اهداف همیشگی این گروه هاست. در بسیاری از جبهه هایی هم که اعضای حزب الله لبنان هم در قصیر و هم در دیگر مناطق سوریه فعال بودند عمده درگیری ها با همین گروه های سلفی و تکفیری بوده است که عملا نشان داده اند که با جریان مقاومت به محوریت ایران و مبارزه با اسرائیل مشکل اساسی دارند.

بیشترین حمایت مالی و نظامی که از این گروه صورت می گیرد از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به خصوص قطر و سرمایه داران کویت هست. بیشترین تمرکز احرار الشام در ادلب، حماة و حلب هست. تعداد دقیقی از اعضای این گردان ها به دلیل پراکندگی و عدم تمرکز فرماندهی آنها در دست نیست. این مجموعه هم همانند جبهه النصرة تشکیل خلافت اسلامی را مد نظر دارند و البته تفاوتی که این گردان ها با النصره دارند این است که رویکرد ملیگرایانه ای دارند و به دنبال یک تشکیل یک خلافت جهانی نیستند.

با این تفسیر طالبان هم باید در سوریه حضور داشته باشد؟ 

دقیقا، جالب آن است که حتی گروه طالبان هم در سوریه هم وجود دارد که به صورت مستقیم وابسته به طالبان پاکستان و افغانستان هستند. مقرشان هم در حومه دیر الزور در شرق سوریه هست.

بیشتر درگیری هایی که طی این دو سال میان گروه های مسلح معارض در سوریه درگرفته در واقع میان نیروهای "ارتش آزاد" و گروه های جهادی سلفی درگرفته است. بارها اتفاق افتاده که میان این دو گروه درگیری های حتی سنگینی هم شکل گرفت که دلیل اصلی آن تفاوت نگاه ایدئولوژیک میان دو گروه هست که یکی کاملا اندیشه های سکولار و لیبرال تری داره و دیگری بشدت معتقد به اندیشه های افراطی سلفی و تکفیری هست. البته چند ماهی هم هست که در مناطق کردنشین و هم مرز ترکیه درگیری هایی میان گروه های کرد و سلفی در گرفته که این درگیری ها هم در موارد بسیاری از همان نوع هست.

بنابر این حتی با سقوط اسد سوریه روی ارامش را به خود نمی بیند؟ 

این تنوع شدید گروه های معارض و شبه نظامی های فعال در سوریه باعث شده که هیچ آینده امیدوارکننده ای برای این گروه های مسلح در سوریه وجود نداشته باشد. در واقع اختلاف عمیق ایدئولوژیک میان این گروه ها، از شبه نظامیان سکولار گرفته تا تندروهای سلفی النصرة باعث شده که بسیاری از ناظران سیاسی پیش بینی کنند که این گروه ها هیچوفت نتوانند یک دولت واحد را ولو در یک منطقه خاص تشکیل دهند و با هم به توافق برسند.

یعنی این گروه ها به غیر از حمله به نیروهای دولتی هدف مشترک دیگری را ندارند؟ 

اما به نظر می رسد تمامی این گروه ها علی رغم تمامی اختلافات بر یک نکته اتفاق نظر دارند و آن از فلج کردن یکی از پایه های اصلی محور مقاومت در مقابل اسرائیل و تضعیف این جریان در منطقه است که البته پشتوانه عظیم سیاسی، امنیتی و مالی فراوانی را هم از سوی بسیاری از کشورهای همپیمان اسرائیل به همراه داشتند.





بازدید امروز: 3 ، بازدید دیروز: 3 ، کل بازدیدها: 395558
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ