سالها قبل در دهه 80 میلادی وقتی جنبش اخوان المسلمین و احزاب «عمل اسلامی» و «الاحرار» مصر با یکدیگر ائتلاف کرده و لیستی واحد برای شرکت در انتخابات پارلمانی ارائه دادند، «الاسلام هو الحل» به عنوان شعار اصلی این گروه مطرح شد. کسب نتایج امیدوارکننده در آن انتخابات، اخوان المسلمین را بر آن داشت تا برای شرکت در انتخابات پارلمانی و در پی آن انتخابات ریاست جمهوری سال 2011 نیز همین شعار را سرلوحه تبلیغات انتخاباتی خود قرار دهد.
هرچند هرایر دکمجیان، «الاسلام هو الحل» را منتسب به جریان «الوسطیة» ساکن در خارج از مرزهای مصر دانسته است، اما به نظر میرسد مواضع بزرگان این جریان همانند دکتر "قرضاوی" تنها موضعی نظری بوده و باید این عبارت را به مثابه یک شعار سیاسی منحصر به اخوان المسلمین دانست.
به گفته مسئولان اخوان، این شعار بر اجرای شریعت و شعائر اسلامی در جامعه اصرار دارد. این در حالی است که بر اساس ماده 2 قانون اساسی مصر، "اسلام دین رسمی کشور مصر و فقه اسلامی نیز منبع اصلی قانونگذاری"در این کشور محسوب می شود. دادگاه اداری مصر نیز بر همین مبنا، با تایید این شعار اعلام کرد که «الاسلام هو الحل» تنها بر اجرای شریعت اسلامی تاکید داشته و این دقیقا همان هدفی است که در ماده 2 قانون اساسی نیز مد نظر قرار گرفته است.
این شعار از همان روزهای نخست، با مخالفتهایی جدی و در عین حال مبنایی مواجه بوده و بحثهای فراوانی در اینب اره در بر داشته است. اساس بحث مخالفان با این نظریه آن بوده است که دین اسلام اساسا یک دین فردی است و آن را با سیاست و کشورداری کاری نیست. موافقان نیز بر این عقیده اند که موارد و قرائن فراوانی در کتاب و سنت وجود دارد که این نظریه را تقویت میکند.
"منصف المرزوقی" اندیشمند تونسی دانشگاه پاریس یکی از بزرگترین مخالفان این نظریه است که معتقد است شعارهای اخوان تنها در حد یک شعار است و آنها قادر نیستند آن طور که در باب بانکداری اسلامی و دیگر مسائل اقتصادی ادعا میکنند راه حلی ارائه دهند. آنها چگونه میخواهند مشکلات میلیونها جوان بیکار را حل کنند.یکی از بهترین و مشهورترین کتابهایی که در رابطه با این شعار نوشته شده، کتابی است با عنوان "الاسلام هو الحل" نوشته استاد «مصطفی مشهور» رهبر اسبق جماعت اخوان المسلمین که تا مدتها ممنوع الانتشار بوده است.
کتاب "هل الاسلام هو الحل؟" (آیا اسلام راه حل است؟) تالیف دکتر «محمد عمارة» عضو مجمع پژوهش های اسلامی الازهر نیز در سال 1995 منتشر شده است. رساله دکترای وی با موضوع "اسلام و فلسفه حکومت" میباشد.
استاد "راشد الغنوشی" از اندیشمندانی است که به این مسئله پرداخته و در مقاله ای در پایگاه الجزیره با عنوان "چه زمانی اسلام راه حل است؟" بر این نکته تاکید کرده است که دوری گزیدن اسلامگرایان از فرآیند مشارکت سیاسی بیشک بهایی گزاف در بر خواهد داشت. بهایی که نه تنها دامن اسلامگرایان را خواهد گرفت بلکه بر جوانب مختلف حیات بشری تاثیرگذار خواهد بود.
وی معتقد است بزرگترین مشکل امروز امت اسلامی، مواجهه با استکبار جهانی به رهبری آمریکا و اسرائیل است و این بدان معناست که مواجهه با چنین چالشی مهمترین وظیفه و شاخص اصلی مشروعیت رهبران امت خواهد بود.
امروز جنبش اخوان المسلمین برای مشارکت در فرآیند سیاسی مصر و اقناع جامعه نخبگان سیاسی و اندیشمندان عرب، در رابطه با سازگاری شعارهای جنبش با جامعه مدنی امروز، با مشکلات فراوانی مواجه است. آنچه در این میان حائز اهمیت است آن است که خوانشی که اخوان از اسلام ارائه داده به شدت مورد توجه قرار گرفته و به ویژه در میان قشر سنتی و اسلامگرایان امروز دارای طرفداران بسیاری میباشد، تا جایی که اسلامگرایان پانعربی همچون «فهمی هویدی» نیز که به شدت با افکار بنیادگرایانه رهبران اخوان همچون «سید قطب» مخالف است، از برنامههای این جنبش در عرصههای سیاسی دفاع می کنند.