سفارش تبلیغ
صبا ویژن

المنار؛ رسانه مقاومت، مقاومت رسانه ای


نویسنده: محمدرضا عشوری مقدم
منبع: هفته نامه خبری تحلیلی «مثلث»- تاریخ نشر 1389/4/30
لینک مطللب در آفتاب، فارس

المنار

جنبش مقاومت اسلامی حزب الله لبنان در حالی دهمین سال آزادسازی جنوب این کشور را جشن گرفت که سخنان «سیدحسن نصرالله» دبیرکل این حزب در مراسم بزگداشت این روز به طور مستقیم از بسیاری شبکه های تلویزیونی منطقه پخش شد. در حالی که تلویزیون المنار به عنوان ارگان رسمی این حزب از نخستین روزهای شکلگیری همواره بازوی رسانه ای مقاومت محسوب می شده است امروزه رسانه های بسیاری هستند که سعی می کنند تحولات و تحرکات مقاومت را در سرزمین های اشغالی فلسطین و لبنان بازتاب دهند. تلویزیون المنار از نخستین روزهای ابتدای تاسیس خود در سال 1991 در ساختمانی کوچک در ضاحیه جنوبی بیروت، همواره به عنوان تنها بازوی رسانه ای حزب به خوبی توانسته است نقش خود را به عنوان یک «رسانه مقاومت» ایفا کند. سانسور خبری شدیدی که بر اوضاع و تحولات منطقه در آن برهه زمانی توسط رسانه های غربی حکمفرما بوده، جریان مقاومت اسلامی لبنان را مجبور ساخت تا المنار را به عنوان رسانه ای که در آن فضا، حداقل صدا و تصویری از مقاومت را در صحنه داخلی و بعدها خارجی لبنان ارئه داده و در نتیجه زبان رسانه ای مقاومت باشد تاسیس کند. با توجه به اینکه طی سالهای 1985 تا86 حجم عملیات های نظامی مقاومت اسلامی کاهش یافت ولی روز به روز بر سطح کیفی این اقدامات افزوده می شد. در این مقطع حزب الله تصمیم گرفت که از صحنه عملیات هایش فیلمبرداری کند به همین خاطر یک فیلمبردار به تیمهای عملیاتی اعزامی به منطقه کمربند امنیتی اضاف شد. دوربین مقاومت یا به تعبیر دقیقتر «رسانه» به عاملی استراتژیک بدل شد که اهمیتش از سلاح کمتر نبود. این ترفند تاثیر بسیاری بر روحیه مردم لبنان گذاشته و موجبات ترس و نگرانی خانواده های اسرائیلی را فراهم می کرد که البته واکنش اعتراضی برخی سران عرب را نیز در برداشت که قدرت گرفتن حزب الله را مساوی با تضعیف خودشان می دانستند.
المنار در ابتدا کار خود را با پوشش عملیات های حزب الله بر ضد دشمن صهیونیستی و ارائه گزارش هایی تصویری از تجاوزات اسرائیل بر خاک لبنان آغاز کرد. اولین بار عملیات مقاومت در 1986 بر روی تلویزیون دولتی لبنان رفت، عملیاتی که در آن مواضع دشمن در «سجد» و «بئر کلاب» به آتش کشیده شد. شیوه پخش شبکه المنار طوری طراحی شده بود که در عمق سرزمین های اشغالی نیز قابل دریافت بود و حزب الله می توانست تصاویر مستند عملیات هایش بر علیه نظامیان اسرائیل را بدون هیچ دخل و تصرفی برای ساکنان سرزمین های اشغالی پخش کند.
از زمانی که المنار کار خود را آغاز کرد این شبکه به طور جدی و گسترده با پخش این تصاویر توانست تصویری از مقاومت را در آن دوره زمانی ارائه دهد. محدودیت های رسانه ای مقاومت در دهه نود به حدی بود که حتی برای شنیده شدن صدای مقاومت ساعاتی از روز برای پخش اخبار انتخاب می شد که با بخش های خبری دیگر شبکه تداخل زمانی نداشته باشد.
با آغاز پخش المنار از ماهواره «عرب ست» در سال 2000 و در محدوده جغرافیائی خاورمیانه، اروپا و سپس آفریقا، المنار با چالش های جدیدی روبرو شد. شبکه از آن پس نقش رسانه ای متفاوتی یافت. المنار دیگر تنها رسانه ای برای مقاومت نبود بلکه باید در کنار دیگر رسانه های حامی مقاومت که از آنها به «دوستان المنار» تعبیر می شد با ابزار «رسانه» جنگی تمام عیار را علیه دستگاه رسانه ای مخالف مقاومت به راه بیندازد. فضای ماهواره ای، گسترده تر از فضای لبنان بود و گستره ای عربی و اسلامی و بیش آن را شامل می شد. محدوده ای متنوع و در عین حال دارای اولویت هایی متفاوت با جامعه لبنان. چالش دوم، ضرورت گفتمان، زبان و برنامه هایی مختلف و البته متناسب با اقشار مختلف جامعه جهانی بود. بر خلاف شبکه المنار داخلی لبنان، المنار ماهواره ای بیشتر به مسائل جهان عرب و به طور خاص «انتفاضه» می پرداخت. پس از این بود که بنابه تجربه آزادسازی که مقبولیت مردمی بزرگی را به واسطه آن به دست آورده بود موضوع فلسطین را به طور گسترده ای مطرح کرده و این درواقع فتح بابی بود برای این شکبه تا مخاطبان خود را با شتاب بالایی افزایش دهد.
اولویت المنار از آن پس ارائه گفتمان عربی،اسلامی بود. براین اساس المنار شعار «اعتبار و قابل اعتماد بودن» را سرداد. سرعت در پوشش اخبار فلسطین، المنار را تبدیل به شبکه ای مورد توجه جهان عرب کرد تا جایی که حتی رسانه های اسرائیلی به المنار به عنوان منبعی برای اخبار فلسطین اعتماد می کردند. کار به جایی رسید که اقلیت های اسلامی اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا، خواستار توسعه پخش ماهواره ای این شبکه شدند.
تحول جدی دیگر در عرصه سیاستگذاری های شبکه پس از 11سپتامبر اتفاق افتاد. اولویت های شبکه از فلسطین به جنگ افغانستان و عراق توسعه یافت. تعداد خبرنگاران آن افزایش یافت و دفاتر جدیدی برای پوشش خبری در نقاط مختلف افتتاح شد. در صحنه داخلی نیز به ویژه پس از توافقنامه «طائف» شاهد شکوفایی و گسترش بسیاری در رسانه ها و شبکه های تلویزیونی در صحنه داخلی کشور بودیم. به گونه ای که به طور مثال در مناطقی همانند صور، طابلس و بقاع در همان سالها شبکه های محلی فراوانی تاسیس شد که اعلامیه های تبیلغاتی فراوانی را حتی برای تجار و بازرگانان کوچک تبلیغ می کردند.
المنار دیگر در ردیف شبکه هایی جای گرفته بود که فراتر از مفهوم مقاومت، با ممنوعیت حجاب دختران و زنان مسلمان در اروپا مخالفت می کرد و با ارائه تصویر خشونت طلب و تروریست طلب رژیم اشغالگر قدس در برنامه هایش موجبات خشم آشکار کشورهای غربی را فراهم آورد.
امروز، المنار بیش از همه به دلیل «صهیونیسم ستیزی » و پخش برنامه هایی به زبان های مختلف، علیه سیاست های اسرائیل و آمریکا در منطقه و جهان، مورد انزجار رسانه ای اروپا قرار گرفته است. حتی برنامه های روزانه این شبکه، با پخش سرودی که در آن به انتفاضه و مبارزه علیه صهیونیسم و استکبار جهانی اشاره دارد، آغاز می شود.
المنار با مساعدت رسانه های نوظهور و آلترناتیو منطقه ای توانسته است الگویی مناسب از مقاومت رسانه ای ارائه بدهد که با برنامه ریزی و سازماندهی سیستماتیک مبتنی بر یک رفتار سازمانی کاملا حرفه ای، در طول جنگ 33 روزه، حتی 1ثانیه برنامه هایش با اختلال رو به رو نشد و حتی در آن بحبوحه جنگ مناظره مستقیم دبیرکل خود را با خبرنگار شبکه الجزیره نیز برقرار کرد.
مفهوم مقاومت رسانه ای در سایه جنگ رسانه ای حزب الله طی سالهای اخیر آنقدر آشکار بوده است که در 3می2003 «کالین پاول» وزیر خارجه وقت آمریکا در دیدار رسمی خود از سوریه از حضور خبرنگار المنار در کنفرانس خبری ممانعت به عمل آورد.
مقاومت رسانه ای مقاومت در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به وضوح در المنار بازتاب یافته بود به گونه ای که در اکتبر همان سال علی رغم اعتراض دفتر منافع آمریکا در سوریه و لبنان نسبت به پخش سریال الشتات که داستان تشکیل دولت اسرائیل بود، المنار زیر بار این فشار نرفت و این سریال را در ماه رمضان پخش کرد، هرچند دیگر شبکه های عربی از بخش آن خودداری کردند. پس از آن بود که دولت آمریکا نیز برای اولین بار المنار را به عنوان یک شبکه تلویزیونی در لیست سیاه سازمان های حامی تروریست قرار داد.
در حالی که امروز رسانه های مخالف مقاومت همواره سعی می کنند تا چهره ای مخدوش از واقعیت های غیر قابل انکار مقاومت ارائه کنند، تلویزیون المنار همپای با مبارزات نظامی حزب الله در عرصه نبرد با دشمن صهیونیستی، خود در جنگ تمام عیاری رسانه ای تلاش می کند تا علی رغم تمامی کارشکنی ها همچنان پابرجا بوده و صدای مقاومت باشد و از سوی دیگر بتواند در فضای بسته رسانه ای مخالف، رفتار ضد بشری اسرائیل در قبال کودکان و زنان را افشا کرده و واقعیتهایی همچون بمباران مدارس و بکارگیری سلاحهای کشتار جمعی نامتعارف مانند بمب فسفری و غیره را در عرصه ای رسانه ای مطرح نماید.


نگاهی به برنامه تلویزیونی \صناعة الموت\ از شبکه العربیه

لینک مطلب در خبرگزاری فارس
لینک مطلب در پایگاه پارسینه

"ریما صالحة" یکی از مجری‌های معروف شبکه تلویزیونی العربیه است که برنامه‌های این شبکه در بسیاری موارد با نام و چهره وی پیوندی همیشگی خورده است؛ شخصیتی لبنانی که معمولا همه او را با اجرای برنامه‌ جنجال‌برانگیز "صناعة الموت" در عصر روزهای جمعه از این شبکه تلویزیونی می‏شناسند.
با وجود آنکه این برنامه همیشه جنجال‌برانگیز و اختلافی بوده ولی همه به این واقعیت اذعان دارند که این، اولین برنامه تلویزیونی در نوع خود در حوزه بررسی مسائل مربوط به خشونت سیاسی و تروریسم است.
"صناعه الموت" با پخش زنده و آیتم‌های ویژه، سعی می‌کند به طور بسیار جدی و البته بی‌پرده پدیده تروریسم را مورد بررسی و نقد قرار دهد. علی رغم سختی و پیچیدگی مسائلی که در این برنامه مطرح می شود شاهد این هستیم که این برنامه مهم‌ترین فرآیند مستندسازی خشونت سیاسی تاکنون به شمار می رود.
شاید بی جهت نیست که دکتر "پیتر نیومن" مولف کتاب "تروریسم قدیم و جدید" و مدیر مرکز بین المللی مطالعات افراط گرایی و خشونت سیاسی در دانشگاه کینگز کالج لندن، معتقد است که فقط پخش برنامه "صناعة الموت" در شبکه العربیه امر بسیار مهمی در مباحث مربوط به تروریسم محسوب می‌شود.
با وجود اهمیت و حساسیت بسیار بالای این برنامه به نظر می رسد که این برنامه احتیاج به طرحی فراگیر در رابطه با مسائل مربوط به تروریسم باشد و به همین دلیل است که به راحتی نمی‌توان آنگونه که این برنامه آن را دنبال می‌کند تنها دیدگاه‌های غربی را در رابطه با مسئله تروریسم مد نظر قرار داد، مسئله‌ای که در این‌باره بسیار مهم و در عین حال تعیین کننده است.
علاوه بر این اختصاص مسئله تروریسم و خشونت مسلحانه، به منطقه خاورمیانه نیز حاکی از شیوه‌ای ظالمانه برای تحلیل ابعاد مختلف این مسئله است.
نکته ای که در این میان قابل توجه است یکی از قسمت‏های اخیر و جنجال برانگیز این برنامه است که علی رغم ملاحظات فوق الذکر و با تمامی اهمیتی که دارند در 11دسامبر گذشته با موضوع جدید "بمب انسانی" از شبکه العربیه پخش شد. شاید بسیاری تا پیش از آن بر آن باور بودند که منظور از بمب انسانی فقط آن است که فرد، کمربند انفجاری به خود بسته و خود را منفجر کند ولی آنچه در آن برنامه مطرح شد آن بود که افراد با نصب مواد منفجره در داخل بدن، خود را تبدیل به یک "بمب" واقعی می‌کنند.
طبیعتا طرح چنین موضوعات جنجال‌برانگیزی پیش از هرچیز نیازمند وجود یک کارشناس مسائل امنیتی و همچنین پزشکی است، چراکه این موضوع از چالش‌های جدید پزشکان و سازمان‌های امنیتی محسوب می‌شود. این موضع به ویژه پس از تلاش برای ترور "محمد بن نایف" معاون وزیر کشور عربستان به شیوه ای مبتکرانه و جدید به صورت جایگذاری مواد منفجره در بدن فرد و انفجار آن به وسیله تلفن همراه حساس‌برانگیز شد.
گروه سازنده صناعه الموت به خوبی از اداره این مشکل برآمد و  ابتدا با دعوت از یک کارشناس پزشکی و سپس امنیتی توانست ابعاد مختلف این مسئله را بررسی نماید. دکتر "مصطفی العانی"  رئیس سازمان مبارزه با تروریسم مرکز تحقیقاتی الخلیج دراین برنامه ضمن تاکید بر این نکته که فرآیند نصب مواد منفجره در بدن بسیار رایج شده از دستگیری زنی که در رحم خود بعضی جواهرات گرانبها مانند الماس را جایگذاری کرده و همچنین مردی که در بدن خود مواد منفجره نصب کرده بود، خبر داد و به طور ضمنی بر امکان دستگیری اینگونه افراد تاکید کرد.
علی رغم اینکه تجربه نشان داده تاثیر مواد منفجره در بدن، بسیار محدودتر از شیوه‌های رایج است و به طور مثال استفاده از این مواد در اماکنی همچون هواپیما دارای تاثیر تخریبی بیشتری است، ولی همچنان باید اذعان داشت که بمب انسانی معضلی بزرگ برای سازمان‌های امنیتی به شمار می رود.
گروه سازنده صناعة الموت کار را به این منوال رها نمی‌کند و با ارائه بخش "الورقة الناقصه" امکان دستیابی به سلاح‌های جدید و مدرن توسط گروه‌های تروریستی را مطرح می کند، به گونه‌ای که به ناگاه‌ شرکت‌های بزرگ چند ملیتی سازنده سلاح و همچنین کشورهای غربی را به طور غیرمستقیم به ذهن مبادره می‌کند.
و در آخر بازگشت به همان بازی قدیمی رسانه ای برای نقد تروریسم و آن جستجوی ایدئولوگ‌ها و پدران مذهبی این جنبش ها که هربار گروه خاصی در این برنامه در معرض اتهامات این برنامه قرار می گیرد که البته به شیوه‌ای جانبدارانه سران و برخی دولت‌های منطقه نیز از تیررس آن در امان نمی‌مانند.
بسیاری به ویژه گروه‏های مختلف اسلامگرا به شدت با این برنامه مخالف بوده و معتقدند که همه هم و غم ریما صالحة گفتن و مطرح کردن القاعده است،‏به گونه‏ای که در هیچ کدام از برنامه های خود انصاف را رعایت نمی کند ولی بسیاری دیگر نیز برنامه وی را کاملا حرفه ای می دانند تا جایی که دعوت از شخصیت‏های مختلف دولتی و حتی مخالف القاعده و همچنین کارشناسان طرف‏های مورد بحث این موضع را بیش از پیش تقویت می کند. دعوت و استفاده از امیر موسوی کارشناس ایرانی در برنامه مربوط به گروهک جندالله به رهبری عبدالمالک ریگی در همین چارچوب تفسیر می شود.
ریما صالحه همواره به دلیل پرداختن به این مسائل به شجاعترین مجری عرب معروف بوده است.
نویسنده: عشوری مقدم





بازدید امروز: 45 ، بازدید دیروز: 9 ، کل بازدیدها: 395496
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ